به گزارش خبرگزاری «حوزه»، انقلاب اسلامی باعث دگرگونی عظیم در زمینه های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و نظامی در راستای عزت مندی مسلمانان سراسر جهان، به وجود آورد؛ این انقلاب موجب تغییر و دگرگونی معادلات سیاسی و موازنه قوا در مقیاس جهانی به سود ملتهای اسلامی شد و اکنون با گذشت چهار دهه از عمر آن، راهبرد تفکر اسلامی به مثابه الگویی نجاتبخش برای تمام ملتهای اسلامی و بشریت محسوب میشود.
در واقع پیروزی انقلاب اسلامی ایران، روزنههای امید، بیداری و بصیرت را در دنیای اسلام به وجود آورد به گونهای که پیروزی انقلاب اسلامی که همزمان با مذاکرات"کمپ دیوید" در مصر رخ داد؛ با محکومیت این پیمان از سوی ایران، گروههای اسلامی از جمله اخوانالمسلمین میانهرو، جماعهالاسلامیه و برخی گروههای دیگر، دولت مصر را به پیروی از الگوی ایران و مبادرت به جنگ مقدس با رژیم غاصب صهیونیستی فراخوانده و از موضع ایران در عقبنشینی رژیم غاصب صهیونیستی از تمامی خاک فلسطین اشغالی استقبال کردند.
انقلاب اسلامی ایران، گفتمانی انقلابی و فرهنگی استقلالی، مبتنی بر باور های اجتماعی و ایستار های ارزشی، به ارمغان آورد؛ یکی از مولفه های این گفتمان، احیای نقش جریان های فکری و جنبش های دینی– سیاسی در جهان بود که بدین منوال موازنه قدرت را به نفع جبهه های ثالث در نظام بین المللی رقم زند که این جبهه بر آرمان های عدالت اجتماعی و نفی سلطه قدرت های خارجی تاکید می کند.
به طور کلی تأثیر انقلاب اسلامی ایران در شکلگیری نهضت بازگشت به خویشتن اسلامی و احیای فکر دینی در جهان معاصر را نمیتوان انکار نمود و در این خصوص باید اظهار نمود که الهامپذیری این گروهها از انقلاب اسلامی منجر به تقویت جریان اسلامگرا و شکلگیری نهضت اسلامی در دنیای اسلام به ویژه لبنان، فلسطین، بحرین، عراق، افغانستان، تونس، مصر، لیبی و شکلگیری جریانات اسلامخواهانه در برابر حکومتهای دستنشانده غربی در منطقه گردیده که این مسئله نشئت گرفته از بیداری و بصیرت ملت ایران در طول چهار دهه عمر با برکت انقلاب اسلامی است.
با این که دشمنان اسلام در صدد هستند در مقابل امواج خروشان بیداری اسلامی با هر حربه و ترفندی مقاومت کنند، اما امواج توفنده بیداری اسلامی به سرعت در حال گسترش بوده و ارزش های اسلامی به طور فزاینده ای در حال احیا می باشد. هیچ عمل و تحولی بدون برنامه و راهکارهای عملی و علمی و همچین تاثیر گذاری از سایر تحولات اطراف خود به ثمر نمی نشیند و بیداری اسلامی در جهان اسلام نیز از این قائده مثتثنی نیستند.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، تشکل هاي مردمي متعددي به طور خودجوش شكل گرفت و ارتباط اين تشكل ها با ديگر نقاط جهان برقرار شد كه البته خشم و عکس العمل هاي تند بسياري از محافل غربي که در رأس آنها امريكا قرار داشت را برانگيخت، ولي مردان و زنان ايراني بدون توجه به اين برآشفتگي ها، به صدور معنوي بيداري اسلامي ادامه دادند تا حدي که به برکت الگوي ارائه شده از سوي انقلاب اسلامي براي حضور سياسي اجتماعي، مردم ديگر كشورها به تدريج به آن چه از دست داده بودند، آگاه شدند كه نمونه آن را در انتخاب دو اصل "حجاب و حضور در اجتماع" از سوي زنان ترکيه مي بينيم.
در حال حاضر جريان هاي اسلامي در ميان مهم ترين گروه هاي سياسي جهان قرار دارند و بر اين باورند که دين و سياست با يكديگر ارتباط داشته و تفكيك ناپذيرند؛ اين باور متأثر از انقلاب اسلامي و نظريه جهان گرايي آن يعني تلفيق دين و سياست است.
حضرت امام خميني(ره) با پيروزي انقلاب اسلامي ايران، اين نظريه را به عنوان عالي ترين و وسيع ترين مظهر پيوند دين و دولت مطرح ساختند و بر اين عقيده بودند كه اراده مستضعفان، سرانجام به رهبري جهان توسط آنان منجر مي شود. البته درك همراهي اسلام گرايي و جهان گرايي در انديشه انقلاب اسلامي دشوار نيست، زيرا تأسيس امت اسلامي که مي تواند مسلمانان را صرف نظر از مليت ها و موانع مختلف قومي وسياسي به هم پيوند دهد، از ارزش ها و شعارهاي انقلاب اسلامي است؛ ضمناً تأکيد انقلاب اسلامي به لزوم پيروي از قرآن كريم و احکام اسلامي، ترديدي باقي نمي گذارد که اين انقلاب در پي تحکيم جهاني اصول بنيادين اسلام در جهان است.
دکتر مرتضی اشرافی، پژوهشگر پژوهشگاه بین المللی المصطفی(ص)